اين روز ها حاج صادق عزيز به خاطر اعتقاد راسخي كه به راه امام و رهبري معظم انقلاب و اصل ولايت فقيه دارند و نيز به خاطر تعلق خاطر شديد به اتحاد و اتفاق نيروهاي داخلي و جلوگيري ازضربه پذيري نظام توسط غريبه ها با دست خودي ها، هم بليغ نموده و با در كف گرفتن آبروي خود، تندرو ها را به سمت تعادل دعوت مي كند.
مقاله فوق انصافاً از سر درد و دلسوزي نوشته شده و به خاطر وابستگي هاي مرسوم و جانبداري از رسانه ملي و سرزنش رقيب نگاشته نشده است. چند نكته در ين مقاله حائز اهميت است:
1- آيا رسانه ملي در انتخابات اخير جانبدارانه عمل كرده است يا استقلال خود را فداي منافع سياسي يك جريان خاص نموده است؟
2- با فرض اول مقاله چه پيامي را القاء مي كند و با فرض دوم مقاله مي خواهد چه نصيحتي را در بر داشته باشد.
3- ناقدين محترم چه برداشت هايي از اين مقاله نمودند و كداميك از انتقادات آنها وارد است؟
4- به فرض وارد بودن انتقادات ناقدين محترم، كداميك با اهداف مقاله سازگار و كداميك خارج از اهداف مقاله در نقد موضوع ديگري بيان شده است؟
5- برخي از ناقدين به ايراد اتهاماتي به نگارنده بسنده كرده و با نثار اين اتهامات خود را خلاص نموده و زحمت دقيق شدن را از روي دوش خود برداشتند.
اينكه جماعت روشنفكر به دليل برخورداري از تعصب كمتر و امكان تماس با جريان هاي فكري مسموم در معرض مخاطرات موضع گيري هاي ناصحيح قرار دارد بحث جا افتاده اي است و نگاه جديدي نيست كه توسط ايشان ابداع شده و يا با عناد به جماعت روشنفكر اين مطلب بيان شده باشد. براي بسياري از جماعت روشنفكران عرف داراي تعصبات بيجا و محدود كننده اي است و مي بايست با تابو شكني عرف را از حالت كهنه پرستي و خشك مغزي و تحجر ديني و عرفي بيرون آورد و به جاي حاكميت سنت هاي بشر ساخته و جاهلي بر دين، سنت هاي اصيل و اسلامي را جايگزين نمود. اين مورد توافق كليت جامعه روشنفكري شيعي اعم از روحاني و غير روحاني است ولي در اين بين اقشاري كه به روشنفكران تكنوكرات و نوگرا معروف هستند از زاويه ديگري به موضوع مي نگرند و توطئه هاي استكباري را ناشي از توهمي مي دانند كه برخي به خاطر منافع فردي و گروهي خودشان در درون مردم به آن دامن مي زنند و صدا و سيماي جمهوري اسلامي در راس اين جريان قرار دارد. بسياري از روشنفكران نسل نو و يا نوگرا اينگونه فكر مي كنند كه روابط عالم مبتني بر منافع است و قبح برخي از روابط حالت واقعي ندارد و صرفاً بر مبناي منافع جرياني تعبير مي شود.
در زماني جريانات روشنفكري كه بعضاً به دليل همين روحيه، امكان پذيرش وابستگي هايي نيز برايشان فراهم مي شود و براي نان هم در بسياري از موارد به كام تامين كنندگان آن قلم مي زنند و عالمي را متهم مي كنند تا نشانه هاي وابستگي آنها بيان نشود، مقالاتي را در زمينه توهم بودن توطئه مي نگاشتند كه جناب ميرحسين در يك يا چند سخنراني با ضرس قاطع اين توهم بودن توطئه را نقد نموده و حماعت روشنفكر را متحير كرده بودند. حال منافع جرياني حكم مي كند كه آن عقايد كنار گذاشته شود وبا متهم كردن رسانه ملي و منقبض بودن فضاي آزادي بيان در داخل، قبح استناد به رسانه هاي استكباري شكسته شود و ميرحسين نيز به جرگه توهم دانندگان توطئه بپيوندند.
بيان حاج صادق در اين رابطه به خاطر جانبداري از رسانه ملي نيست بلكه جان كلام ايشان مستند قرار دادن رسانه هاي استكباري و اعتماد به آنها براي نقل بافته ها و ساخته هاي آنها در مجموعه رسانه هاي تبليغي اعم از نوشتاري و گفتاري است. كدام عقل سالم اين را مي پذيرد كه براي كوبيدن دوستاني كه به اعتقاد برخي با تقلب و تخلف (بدون وجود راهي قانوني براي اثبات مدعا) از خانه دشمن و با امكانات دشمن استفاده كنيم. حرف حاج صادق اين است كه جماعت روشنفكر به هوش باشند كه تيرهاي مسمو دشمن را در پشت دوستان احتمالاً متخلف فرو نكنند و با زير آب رسانه ملي را زدن، جريان اعتماد عمومي را به سمت رسانه هاي استكباري كه مشخصاً سردمداران آنها BBC Persian و VOA هستند و تعداد زيادي از جيره خواران آنها هدايت نكنيم. مرجع (Reference) قرار دادن آنها و شايع كردن منويات آنها در واقع عمله بي جيره و مواجب شدن آنها است. اين بديهي است كه صداي آمريكا و بي بي سي و فرانسه و آلمان و ... هميشه براي ملت ما و براي جهان اسلام و كل بشريت مسموم بوده و مملو از تفرقه افكني مي باشد.
اما ناقد محترمي بيان داشتند كه "اينهمه تبليغات يكطرفه و بودار و مسئله ساز صدا و سيما را نمي توان ناديده گرفت و توقع داشت افراد به طرف ماهواره ها و بنگاههاي دروغ پراكني خارجي ها رويكرد نداشته باشند. دخالت هاي آشكار صدا و سيما در انتخابات به نفع يك كانديدا در كدام مجموعه بي طرف و عادل بررسي شده است كه مردم دست از اين بي اعتمادي به صدا و سيما بردارند. واقعاً خيال مي كنيد سر در برف فرو كردن و معايب را نديدن و از ديگران توقع داشتن كه من آهنگي بكنيد و خودتان را با من هماهنگ كنيد و تفكر خود را كنار بگذاريد و خود را دروغگو فرض كنيد و براي راست ودرست شدن همه ادعاهاي خود را كنار بگذاريد و خود را سر افكنده و خوار شده در برابر افكار ما تسليم كنيد حلال مشكل شما است."
اينكه رسانه ملي بد عملكرده يا خوب در آن اتفاق نظر وجود ندارد. البته در اينكه مي توانست بهتر عمل كند ترديدي وجود ندارد. اما اينكه نحوه ورود رسانه ملي در انتخابات به نفع يك كانديدا مجوز براي اعتماد به رسانه هاي بيگانه باشد قابل پذيرش نيست. آنچه در جامعه اتفاق افتاده اين است كه تعداد زيادي از مردم به سمت اعتماد به رسانه هاي استكباري رفتند و براي پيوستن بيشتر به اين جريان هر روز يارگيري مي كنند. آيا اين خود نشان از يك كار هماهنگ نيست؟ آيا دست هايي اين كار هماهنگ را هدايت نمي كند؟
اصل قضيه استفاده از ماهواره براي گوش فرا دادن به اخبار درست از طريق رسانه هاي آزاد (متاسفانه اينگونه القاء مي كنند كه رسانه هاي استكباري كه منافع ملت ها را نابود مي كنند رسانه هاي آزاد هستند) نيست. واقعاً چند درصد از كاربران ماهواره فقط به گوش دادن يا ديدن اخبار اكتفا مي كنند. بحث اصلي استفاده از ماهواره استفاده هاي غير اخلاقي از آن است و اين موجب آلودگي هاي بسياري در خانواده ها شده است. آسيب پذيري مردم و جوانان از طريق اخبار بسيار كمتر از آسيب پذيري آنان در برابر فيلم هاي غير اخلاقي و القائات مسموم فرهنگي است. تحريكات جنسي كه در ماهواره ها در بخش قابل توجهي از جوانان ايجاد مي شود و آموزش شيوه هاي نوين از كاركردهاي خائنانه و رذيلانه جنسي و روابط قلدرانه و درگير شونده اجتماعي و تبليغ اعتياد و مواد مخدر و دزدي و راههاي فرار از كار و كسب درآمدهاي حرام ولي راحت و خالي كردن جيب مردم محصول كاركرد ماهواره ها هستند. البته هيچ فردي نمي گويد كه من و يا خانواده ام براي ديدن اين چيزها به سمت ماهواره روي آورديم بلكه بهترين و معقول ترين توجيه اين است كه رسانه ملي راست نمي گويد و براي به دست آوردن اخبار واقعيي و درست به رسانه هاي استكباري اعتماد مي كنيم و از ماهواره استفاده مي كنيم.
البته منظور حاج صادق پرداختن به اين موضوع نبود بلكه مستند قرار دادن اين رسانه ها توسط روشنفكران و قلم به دستان و سعي در رسوخ افكار استكباري و كوبيدن رسانه ملي با استفاده از رسانه هاي اسكباري منظور نظر ايشان بوده است. نگراني نگارنده محترم و استدلال ايشان در جاي خود مي تواند دست باشد و مي تواند مورد نقد و بررسي قرار گيرد.
مسئله دوم اين ناقد محترم تحريف حرف رهبري بوده است. (چرا حرف رهبري مصادره به مطلوب مي شود. برداشت من اين است كه رهبري خطاب به آقاي احمدي نژاد و مسئولان صدا و سيما فرمودند كه بادوست به خاطر خطا،کاری کنیم که باید با دشمن کنیم!و یا دشمن را با دوست مخلوط کرده و اشتباه بگیریم! حال اين كجايش به اين مفهوم است كه صدا و سيما مظلوم واقع شده و ما نبايد كاري را كه با دشمن مي كنيم با اين دوست (يعني صدا و سيما) بكنيم. منظور رهبري در اينجا كاملاً تحريف شده است. رهبري مقصودشان جلوگيري از تندروي هاي آقاي احمدي نژاد و دوستان صدا و سيما بوده است كه با آقايان موسوي، كروبي و هوادارانشان كه از دوستان هستند مانند دشمن برخورد نكنيد. حالا همه حرف هاي رهبري توسط اين جريان به نوعي مصادره به مطلوب شده و اين هم تازه ترينش هست.) در جايي حاج صادق بيان دشتند (نگارنده ضمن پذیرش اشتباهات معدود در روش و سیاستگذاری رسانه ملی!هرگز توجیه پناهندگی خبری نیروهای فرهیخته خودی به رسانه های استکباری را نمی پذیرد و معتقد است که یک موی گندیده صدا و سیما به هزاران ننگواژه آنها رجحان داشته و نباید به تعبیر رهبری معظم، بادوست به خاطر خطا،کاری کنیم که باید با دشمن کنیم!و یا دشمن را با دوست مخلوط کرده و اشتباه بگیریم!) و مطلب فوق ظاهراً در برابر اين مطلب به عنوان تحريف حرف رهبري تلقي شد. البته فضا و اتمسفر سخنان رهبري براي جلوگيري از تندروي هاي دولت بر عليه مخالفان و جرياناتي كه حتي دولت و نيروهاي قاهره را به سمت برخورد هاي شديدتر با مخالفان هدايت مي كردند بوده است ولي استبعادي ندارد كه اينگونه استفاده ها هم بشود گرچه نيازي به آن وجود نداشت. شايد در اين قسمت حق با ناقد باشد كه نبايد فرمايشات رهبري را در فضاي خارج از آنچه كه بيان شده مورد استفاده قرار داد.
عجيب است كه حاج صادق در جاي جاي مقاله بر ضعف عملكردي رسانه ملي تاكيد مي نمايد ولي ناقدان محترم به آن توجه نمي كنند و آن را در دفاع كور از رسانه ملي تعبير مي كنند توجه كنيد (نگارنده ضمن پذیرش اشتباهات معدود در روش و سیاستگذاری رسانه ملی ) و يا (البته رسانه ملی و سایر رسانه های مدعی تبعیت از ولایت نیز باید باید با اصلاح رویکردهای خود،زمینه های وحدت ملی را تقویت کرده وبا دعوت از چهره های موجه از هر دوجناح! فقط به استقبال یکروزه از بیانات گهربار رهبری معظم اکتفا نکنند) اينها همه به معناي اين است كه ايشان به اين عملكرد نقد دارند و استقبال يك روزه از بيانات رهبري را تقبيح مي كنند. اما ناقدي اين موضعگيري را با توجه به مواضع قبلي چنين تعبير مي كند (جناب رنجبر با توجه به مقالات شما در قبل از انتخابات وسر در گمی شما در مورد نامزد اصلح خیلی زود رنگ عوض کردید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)، به شهادت نوشته هاي قبلي حاج صادق عرض مي كنم ايشان هرگز رنگ عوض نكرده اند بلكه همواره در همين مسير قلم زده اند. ايشان خود را پيرو رهبري مي دانند و موضعگيري هاي خود را بر مبناي نگاه رهبري و منافع ملي تنظيم مي كنند.
اما نظر مي رسد ناقدي ديگري كه جان كلام را به اين شكل گفته است (مخالفتی با این مقاله متین ندارم،اما آیا زمان آن نرسیده است که صدا و سیما دوباره به مدار اول یعنی مرزهای بیطرفی برگردد؟! در فتنه گری شبکه های ماهواره ای تردیدی نیست،اما صداوسیما نباید به ایجاد جاذبه های فراجناحی فکر کند؟ یک سوزن به خود بزن و یک جوالدوز به دیگران). همه به اصلاح نياز دارند ولي حرف حاج صادق هم درست است كه استناد به بيگانگان توسط روشنفكران خودي قابل توجيه نيست و نمي شود به خاطر خطاها خودي را به نفع بيگانه قرباني كرد. و اينكه (در مورد صدا و سيما انصاف اين است كه تنها رسانه قابل اتكا در سطح جهان براي مومنين و مسلمين مي باشند ولي در اين انتخابات با اشتباهات فاحشي كه داشتند كاملاً جرياني عمل كرده و الآن نظام چوب اشتباهات متصديان اين رسانه را دارد مي خورد و با اينهمه رجوع به رسانه هاي خارجي در واقع بر دوش مسئولان اين رسانه ملي است. اينهمه طرد دوستان و دشمن پنداري آنها نتيجه اش همين است و يكي از موارد خروج بر رهبري هم همين مصادره به مطلوب كردن ها است.) همان نگاه حاج صادق است كه با ادبياتي ديگر و با مقداري توبيخ بيشتر بر عليه رسانه ملي به آن نگاه كرده است.
در نهايت به نظر مي رسد در اينكه اين مقاله هشيار كننده بود در بين ناقدان محترم بحثي وجود نداشت. در اينكه هيچ مقاله اي را نمي شود يافت كه قابل نقد از زواياي مختلف باشد نيز نيم توان ترديد داشت. در اينكه اينهمه استقبال براي نقد اين مقاله شده است بر اهميت محتواي مقاله مي افزايد و نشان مي دهد حداقل تعدادي از خوانندگان به اين موضوعات با حساسيت ويژه نگاه مي كنند. اميدوارم مقالات آينده حاج صادق بر روي موضوعات حساس تري متمركز شود و استفاده هاي شايان توجهي از آنها براي حقير و جامعه در بر داشته باشد. اينجانب اعلام مي كنم كه در تمام مباحثي كه در نشست هاي مشترك در جمع دوستان با حاج صادق داشتيم تحليل ها و اطلاعات ايشان بر حقير ترجيح داشته و از عمق و غناي بيشتري برخوردار بوده است.
